می گویند:ساکنان ساحل پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند.
روزها و شب ها را می گذرانم ...اما اینبار داستان عادت داستان تلخی نیست...
صبح ها با صدای مهربان مادرم بیدار می شوم.او را بسیار دوست دارم...
مرا مثل دختر بچه ها لوس می کند و همیشه اصرار دارد که صبحانه ام را کامل بخورم...
آری!عادت کرده ام...
بخاطر می آوری که گفتم عادت میکنیم؟؟با خودت تصور می کنی که سنگدلم!
ساحل اقیانوسی مواج سکونت گاه من شده است!
امید دارم که همسایه ام شوی و تو هم عادت کنی